۱۳۹۶ مهر ۱۳, پنجشنبه

چرا کولبری - مرضیه آدمی فعال حقوق بشر و مدافع حقوق زنان و مربی فرادرمانی در سوئد




همنوعان و هموطنان عزیز متاسفانه هر روز که میگذرد خبرهای ناگوارتر از قبل میشنویم که دردناک و غیر قابل تحمل است.

اینبار میخواهم در مورد قشر فلکزده  زحمتکشی در ایران،بنام کولبر صحبت کنم
این افراد زحمتکش که سنشان از 16تا 65 ساله که طبق شواهد در بین آنها مهندس و فوق لیسانس هم بوده و هستند که متاسفانه به دلیل کرد و سنی بودن و کینه دیرینه ای که آخوندهای جاهل و متعصب که با این قوم داشته و دارند بیکار مانده و بناچار برای امرار معاششان مجبور به کار کولبری با اندک درآمدی شده و جانشان را به خطر انداخته و این چنین بدست عوامل جنایتکار رژیم منحوس جمهوری اسلامی ایران به قتل میرسند و زن و فرزند و پدر و مادرشان را به عزای عزیزانشان مینشانند تا جایی که 3 روز پیش باز هم برای هزارمین بار  2تن دیگر از هموطنان  کولبرمان اهل بانه را از طرف سرشان مورد هدف شومشان قرار داده و بی هیچ ابایی در جا به قتل رساندند که این بار خوشبختانه مردم شهرهای مختلف کردستان علیه این جنایات دست به اعتصاب عمومی و اعتراض گسترده زده و چند روز است که مردم غیور بانه و مریوان و سردشت و  سنندج و یکی یکی شهرهای دیگر به آنها میپیوندند تا این جرسومه های فساد را سر جایشان بنشانند .
و حال به شرح وقایع اخیر میپردازم
  
چرا کولبری؟

 و بازهم دست جنایتکار جمهوری اسلامی جان دو کارگر کولبر را گرفت. بازهم دست سرمایه و سود از آستین دولت و دولتمردان محلی از فرماندار تا فرماندهان نیروی نظامی بیرون آمد و جان دو تن دیگر از هم سرنوشتان ما را گرفت. مردم مبارز و شریف بانه خشم و نفرتشان از دشمنان انسان، بهر شیوه ممکن که توانستند نشان دادند. هنوز خشم و نفرت سراسری سازمان نیافته و شاید در راه است.

خیلی دردناکه ،باجوانی كورد که بخاطر فقر وبیکاری، برای معاش به سخت ترین کار روی آورده، ناجوانمردانه باگلوله برخورد شود؛وسرداران، با پول بادآورده قاچاق،به عیش و نوش.
در باب اجحاف حاکمیت به جانهای عزیزی که برای غم نان ، زندگی بر کف گلوله ی آمران و ماموران می گذارند سخنها رفت اما دو نکته را نباید فراموش کرد  ابتدا
احزاب  محترم کوردستانی و تشکلهای خارج از مرزها بدون کوبیدن طبل حمایت  ، حمایت کنند و  بهانه  برای کشتن وخفقان بیشتر و سیاسی کردن دست عوامل رژیم ندهند  و دوم آنکه به شکل مشخص اجازه دهند سازمانهای مدنی و خود مردم با بهتر گزینی احقاق حق نمایند ونوع مبارزه ی خود را تنظیم کنند
تا شاید با کمترین خسارت  ، ابتدایی ترین خواست مردم کوردستان محقق شود

اما مساله ای که میخواهم با شما در میان بگذارم این است که یکی از شعارهای مردم معترض و مبارز بانه و سردشت و شاید میشود گفت اصلی ترین خواست که بر پلاکاردها نوشته شده و فریاد زده شد این بود که: " نه به کشتن کولبران"!
انصافا از شما می پرسم که ما باید به کولبری قناعت کنیم و رضایت بدهیم و تنها خواهش و خواستمان از دولت این باشد که مارا نکشید ؟
این خواست و مطالبه نیست. این تضرع و خواهش و تمنا از دولتی است که کولبری را به بخشی از هم سرنوشتان ما تحمیل کرده است. کولبری کسر شان انسان است. توهین به انسان است. این چه دولتی است که بعد از 40 سال با آن همه ثروت و نعمت جامعه که حیف و میل میشود، نمی تواند حتی نان خشک و خالی شهروندان را تامین کند؟ چرا وقتی امکان هیچ کار و شغلی نیست، به بیکاران بیمه بیکاری نمی دهند؟ مگر یک کولبر در ماه چقدر می تواند گیر بیاورد؟ بیشتر از 500 هزار تومان؟ نه. پرداخت همین مبلغ  ناچیز ویا  حتی چند برابر آن به کارگر بیکار و به تحصیلکرده بیکار برای دولت مشکل است؟ فقط پول اختلاس شده از طرف وزرا و سرداران سپاه و مدیران و وکلا و سران قوه قضائیه آخوندهای کلید دار امامزاده ها...، بیمه بیکاری ماهی چند میلیون تومان نه تنها برای کسانی که مجبور به کولبری شده اند، بلکه برای بیمه بیکاری به همه بیکاران، کفایت می کند.
درد کولبری و درمان آن درجای دیگر است. چند میلیون تن فروش برای تامین نان خانواده، چند میلیون کودکان کار، چند ده میلیون کارگر بیکار دیگر، چند میلیون کارگری که 6 ماه و یا  یک سال دستمزدش را به تعویق انداخته اند، این ها چکار کنند؟ همه بروند در مرزها کولبری کنند؟ کولبری شغل نیست. کارنیست. زندگی نیست. مرگ تدریجی  است. هر روز و شبش یک مرگ است. یک کولبر تازه اگر از صخره و کوه و کمر نیفتد و دست و پایش نشکند، حداقل دیسک کمر روی شاخش است که تا آخر عمر باید درد بکشد. با وجود این نظامیان دولت هم می کشندش.
 دولت باید خجالت بکشد، و این  ننگ را  بپذیرد که اگر حتی یک نفر مجبور شود بخاطر تامین معیشت روزانه و سفره خالی اش کولبری کند.
مساله معیشت و تامین زندگی و فقط زنده ماندن به اولویت ده ها میلیون کارگر و زحمتکش و خانواده هایشان تبدیل شده است. معیشت و تلاش برای فقط زنده ماندن، امروز در ایران نه منطقه ای است، نه قومی است، نه ملی است...، سراسری است. به وسعت جامعه چند ده میلیونی ایران است. تامین معیشت خواست اکثریت کارگر و زحمتکش ایران اعم از کرد و ترک و فارس و عرب و بلوچ و افغانی ... است. درد همه چند ده میلیون کارگر اخراج شده، بیکار، فصلی، دستمزد نگرفته، تن فروش و همه معتادانی که از فرط فلاکت و یاس به مخدر پناه می برند و همه کسانی که اعضای بدنشان را می فروشند، حتی کودکانشان و قرزند در شکمس را که بدنیا نیامده  می فروشند و یا خودکشی می کنند.،  این یک درد عمومی است.
 درمان این درد که
 " ما را نکشید" بگذارید کولبری کنیم، نیست.
دولت در مقابل تامین معیشت جامعه، مسوول است. دولت موظف است معیشت همگان را تامین کند. اگر نمی تواند کنار برود. در جامعه ایران آن اندازه انسان آگاه و انساندوست و مدیر و مدبر هست که بتواند جامعه اش را طوری سازمان دهد که هیچ کس محتاج خوراک و مسکن و درمان و نیازمندی های ضروری زندگی نشود. این خواست ما است.
یا معیشت ما را تامین کنید یا کنار بروید تا ما این کار را بکنیم. می فهمم که دولتمردان و سرمایه دارن و سرداران و روسای دستگاه قضایی و مقننه و مجریه و بیت رهبری از منافعشان نمی گذرند. به زبان خوش کنار نمی روند.
ولی این خواست ما را منتفی نمی کند. ما می گوییم، اگر دولت هستید، مسوول هستید. اگر حساب بلد نیستید ما می توانیم دو دو تا چهار تا را  نشان بدهیم که درآمد این مملکت، سرمایه و سود، منابع و معادن و کشاورزی و صنعت و تجارت و همه ی آن ثروتی را که شما قبضه کرده ا ید برای رفاه کامل جامعه 80 میلیونی ایران کفایت می کند. اگر این ثروت دست خود کارگران و زحمتکشان و زنان و مردان و جوانان ایران باشد، هیچ کس محتاج خوراک و پوشاک و درمان و مسکن نخواهد شد. رفاه جامعه تامین و سلامت جامعه تضمین می شود.
این خواست ما است. نه کم تر. و خواست همین امروز است نه فردا. تا فردا صدها نفر دیگر از تنگدستی و فقر و فلاکت می میرند یا خود را می کشند یا نقص عضو میشوند و یا دولت اعتدال سرمایه داران هم بخشی از آنها را می کشد.
این سرنوشت ما نیست و نمی تواند باشد. ما اگر امروز زورمان نرسید دولت را پایین بکشیم و دولت هم به زبان خوش کنار نمی رود و انسانیت و شرافت سرش نمی شود، اما باید بتوانیم نان سفره بچه هایمان را از گلویشان بیرون بکشیم. باید بتوانیم!
معیشت مساله مرگ و زندگی است. مرگ تدریجی را نباید بپذیریم.
دولت اعتدال سرمایه داران چند نفر و چند هزار و چند ده هزار نفرمان را می تواند بگیرد و ببندد و بکشد؟ چند نفرمان را می تواند مجبور به اعتصاب غذا و پذیرش مرگ کند؟ خشم گرسنگان بوسعت جامعه چند ده میلیونی است. خوشه های این خشم بالاخره بهم می پیوندند و آن وقت دیگر نه نظامیان و پاسداران و نه زندان و اعدام جلودار این خشم نیست
خواست اصلی و اول و فوری ما تامین معیشت است. این خواست فقط یک کولبرنیست. خواست ده ها میلیون انسان جامعه ما است. از این کوتاه نیاییم. صبر نکنیم. انتظار نکشیم. به کم  یا  هیچ راضی نشویم. خواست "کولبران را نکشید" تسلیم محض  یعنی تسلیم به کولبری  که این  ننگ دولت سرمایه داران است. تسلیم به فقر و فلاکت ده ها هزار کارگر بیکار و دستفروش و تن فروش و کودک کار و کارگر شاغل با دستمزد چندین برابر زیر خط فقر است.
جامعه ی کارگر و زحمتکش ایران امروز یک خواست سراسری و عمومی و همگانی دارد: "معیشت و زندگی ما باید تامین شود" هیج انسانی بخاطر معیشت نباید کولبری کند. نباید تن فروشی کند. نباید معتاد شود، نباید کودکانش کار کند، نباید اعضای بدنش را بفروشد، نباید ذلت و خفت و خواری بکشد و تحقیر شود.
دولتمردان و سرمایه دارن از قبل ثروت و سود و غارت داراییها و از قبل خون کارگران و زحمتکشان و فرهنگیان و کارکنان این جامعه هر روز  گردن کلفتتر وچاق تر می شوند و ما هر روز  بارها  می میریم و زنده می شویم.
 ضروری  و  فوری شده که پرچم معیشت جامعه برافراشته شود. خواست معیشت با صدای بلند فریاد زده شود. اگر تجمعی هست و تظاهراتی می شود یا طوماری نوشته می شود، اگر اتحادیه ای ساخته می شود، نهادی مدنی درست می شود، مجامع عمومی ای برگزار می گردد، اگر در قهوه خانه می نشینیم، اگر در محله آمد و رفت می کنیم... هر جا هستیم، یک صدا شویم. یک تن شویم و زن و مرد و کودک و جوان و پیر، بخواهیم و بگوییم که دیگر این ذلت و خفت و خواری و تحقیر و گرسنگی و فقر را نمی پذیریم. دولت مسوول تامین کامل معیشت جامعه است. دولت مسوول است. دیگر بهانه تحریم شدیم، تهدید می شویم، سرمایه نیست و از این مزخرفات را ندارند. سرمایه در همین ایران و در بانک ها و جیب همه عالیجنابان سرمایه دار و بانکدار و صاحبان شرکت و صادرات و واردات و غاصبان نفت و گاز و معادن و صنعت و تجارت کرور کرور جمع شده است. کرور کرور سرمایه از خارج دارد می آید. دیگر بهانه شان چیسیت؟
این نظام کمر به نابودی ما  بسته است. در صفوف خودشان هم کسانی از سر فرصت طلبی آمده اند و این را با صراحت می گویند. خودشان می گونید و شرم نمی کنند. این مفتخوران اهل شرم و ننگ و حیا نیستند. اختلاس چی هایشان در همه ی پست ها از بیت رهبری و سپاه تا هر سه قوه مقننه و قضاییه و مجریه کنار هم نشسته اند و به همدیگر لبخند می زنند و به ریش جامعه می خندند. ما می گوییم دیگر بس است. صبر و انتظار و تحمل تمام شده است.

هر چه هستیم و هر کجا هستیم و هر جور فکر می کنیم و بهرچه ایمان داریم و نداریم، یک  حقیقت  را فراموش نکنیم که در یک منفعت شریکیم: نان سفره مان را گرو گرفته اند. ما را به فقر و فلاکت و تحقیر و گرسنگی و نیازمندی همیشگی محکوم کرده اند. همه در یک کشتی نشسته ایم و داریم غرق می شویم. هر روز بخشی از ما به بیرون از کشتی و چرخه زندگی پرتاب می شویم. زندان می رویم، اعدام می شویم، از گرسنگی و بی دارویی می میریم یا ما را به گلوله می بندند و زندگانمان هم حال و روز بهتری ندارند.
داستان امروز زندگی ما مساله مرگ و زندگی است. معیشت مساله مرگ و زندگی ما است. این اصلی ترین، فوری ترین و مهم ترین خواست ما است. اگر فرض کنیم سرمایه داران و نیمچه سرمایه داران و لشکر مفت خوران جامعه و نوکران و حواشی شان 10 میلیون باشند، و از این ها بگذریم، این دولت معیشت را به 70 میلیون کارگر و زحمتکش و خانواده هایشان بدهکار است. ما طلبکاریم. دولت سرمایه داران باید این طلب ها را بپردازد. امروز باید معیشت جامعه را تامین کند. زمان تاوان پس دادن هم روزی فرا می رسد.
کارگران آگاه، زنان و مردان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب
جامعه ایران صف عظیمی از فعالین  کارگری و سیاسی و مدنی و انساندوستان و شرافتمندان را دارا است که می توانند لولای اتحاد و اجتماع توده های کارگر و زحمتکش برای تامین معیشت و رفاه جامعه شوند. این کار با پچ پچ های درگوشی و محافل و فرقه های غیر اجتماعی و گروه های تلگرامی به انجام نمی رسد. امر متحد کردن و به حرکت در آوردن مردم، در کارخانه، مدرسه، دانشگاه، در محله، در پاتوق های کارگری و مردمی، در شادی ها و شیون ها...، امکانپذیر است. فکر نکنم مساله ی نان سفره و شکم گرسنه، آگاهی گری عجیبی لازم داشته باشد. هر جا لازم بود آگاهی گری کنیم. اگر کسی فکر می کند از دولت همینقدر ساخته است، آگاهش کنیم که حقیقت ندارد.
برای تامین معیشت، برای خاتمه یافتن ننگ کولبری، برای رفع گرسنگی و فقر و نداری و تحقیر و تن فروشی و اعتیاد و فروش اعضای بدن و هر مصیبت دیگر ناشی از این وضعیت فلاکت بار، همین امروز دست بکار شویم
و کلام آخر ؛
جنگ ما بر سر معیشت جنگ کرد ها  با حاکمان فارس و شیعه نیست. جنگ کارگران و زحمتکشان و همه تنگدستان بوسعت جامعه چند ده میلیونی ایران علیه فقر و فلاکت و بیکاری و گرسنگی و برای تامین معیشت است. دیروز کارگران معدن را به گلوله بستند. به شلاق محکومشان کردند، بچه های دانشگاه تهران را از پنجره خوابگاه ها به بیرون پرتاب کردند و کشتند. ده ها هزار نفر را در دهه 60 قتل عام کردند، به جنگ علیه ما در کردستان آمدند. تازه ما خوشبخت بودیم که مسلحانه در مقابلشان ایستادیم. اما ده ها هزار قربانی دهه 60 را بی دفاع و بی سلاح از کارخانه و محله و دانشگاه و خیابان جمع کردند و کشتند و در گورهای دستجمعی دفن کردند و خاوران را ساختند. زبان رهبر سندیکا را بریدند، فعال سندیکایی همین امروز دارد در زندان با اعتصاب غذا و در واقع با مرگ دست و پنجه نرم می کند...
نگذارید هم سرنوشتی طبقاتی کارگران و زحمتکشان و همبستگی مبارزاتی مردم بوسعت ایران را با هویت ملی و قومی لوث و متفرق کنند.
در ایران یک طبقه حکومت می کند که از بالا تا پایین دولتمردان و سیاستمداران و نظامیان و قضات فارس و کرد و ترک و همه اقوام و ادیان تشریف دارند. در مجلس همین حاکمیت، فراکسیون اقوام و ادیان دارند... دشمنی این طبقه و دولتش دشمنی طبقاتی است. این اصل و حقیقت آشکار را هیچوقت فراموش نکنیم

مردم بانه  دست به اعتصاب عمومی  زدند .
فعالین و دوستداران آزادیخواه و مبارز
بنا به خبری که توسط "کمپین حمایت از کولبران" و شماری از شبکه اجتماعی از جمله سایت "کولبرنیوز" پخش شده است، مردم شهر بانه  سه شنبه ۱۴ شهریور در محکومیت قتل کولبرانی که در شب سه شنبه 14 شهریور توسط نیروهای مسلح رژیم در مرز بانه کشته شدند، دست به اعتصاب عمومی زده و مغازه های خود را تعطیل کردند
جا دارد که مردم سایر شهرهای کردستان،مردمی که هر روزه شاهد کشتار پدر، برادر، و سایر اعضای خانواده خود توسط سپاه پاسداران و سایر نیروهای مسلح رژیم هستند به حمایت از این حرکت مردم شهرستان بانه برخواسته و با خواست های
محکومیت کشتار کولبران
محاکمه و مجازات آمرین و عاملین کشتار کولبران
پرداخت خسارت به بازماندگان کولبران کشته شده توسط رژیم
 ایجاد اشتغال و یا پرداخت بیمه بیکاری به متقاضیان کار و بیکار .

  دست به تجمع اعتراضی بزنند. چشمان مردم بانه به حمایت شماست بنابر گزارش‌ها، در جریان تجمعات اعتراضی در شهرستان بانه تاکنون دست‌کم ۱۱ تن بازداشت شده‌اند. بنابر گزارش‌ها از بانه، در استان کردستان ایران، اعتراض‌ها به کشته شدن دو تن از کولبران این شهرستان همچنان ادامه دارد و تعطیلی تمامی واحدهای صنفی روز چهارشنبه نیز ادامه یافت.
بر پایه خبرهای رسیده، در تجمعات روز سه‌شنبه دست‌کم ۱۱ تن از معترضان بازداشت شده‌اند و حضور گسترده نیروهای امنیتی روز چهارشنبه وضعیتی امنیتی را در این شهر حاکم کرده است.

خواستهای مردم شهر مقاوم بانه خواست همه مردم حق طلب کردستان است که باید مورد پشتیبانی وسیع قرار گیرد و در ادامه این اعتراضات تحقق آنان پیگیری گردد. مردم بانه می خواهند:

۱- آمران و عاملین این جنایت شناسایی و محاکمه و مجازات گردند.
۲- به کشتار کولبران پایان داده شود و امنیت انان از طریق ایجاد شغل یا بیمه بیکاری تأمین گردد که ناچار به تن دادن به کولبری نگردند.
۳- به فضای امنیتی در بانه و دیگر شهرهای کردستان خاتمه داده شود.
۴_ فرماندار شهر بانه به دلیل نقشی که در کشتار کولبران و به خشونت کشاندن اعتراضات آنان داشته است بر کنار و به مجازات برسد.
۵- بازداشت شدگان تظاهرات روز چهارشنبه در بانه فورا آزاد گردند.

رفقا و دوستان گرامی به منظور حمایت و پشتیبانی از اعتراضات اخیر در بانه و دیگر شهرهای کردستان خواهش من این است که این خواست ها در سطح وسیعی انتشار دهید.
كولبر شهيدم را بنگريد
نابود باد قاتلان و ظالمان و دیکتاتوران رژیم غاصب ایران 


سپتامبر 2017




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر