۱۳۹۶ خرداد ۳, چهارشنبه

نامه های منتشر نشدۀ سیلویا پلات* شاعر و نویسنده آمریکائی: راز خشونت خانگی و آرزوی مرگ

سیلویا پلات نویسنده آمریکایی، نامه‌نویس قهاری بود و از ۱۱ سالگی یادداشت‌های روزانه‌ای همراه با جزییات می‌نوشت، اما تد هیوز، همسرش پس از مرگ او اعلام کرد که یادداشت‌های او گم شده‌اند

نامه‌های منتشر نشده سیلویا پلات، شاعر و نویسنده مشهور آمریکایی به درمانگرش، حاکی از این است که او کتک می‌خورده. بر اساس این نامه‌ها، تد هیوز، همسرش که شاعر مشهوری بود، به او گفته که آرزوی مرگش را دارد.
سیلویا پلات، در این نامه‌ها نوشته که تد هیوز او را دو روز قبل از سقط دومین فرزندشان زده و می‌خواسته او را بکشد. این دو اتهام از جمله اتهامات جنجالی درباره رابطه پر مشکل و تلخ زناشویی این دو چهره مشهور ادبی است.
این نامه‌ها در ۱۸ فوریه ۱۹۶۰ و چهارم فوریه ۱۹۶۳ یک هفته پیش از مرگ سیلویا پلات نوشته شده‌اند. این نامه‌ها دورانی از زندگی او را روایت می‌کنند که خوانندگان و پژوهشگران از آن به دور مانده بودند.
سیلویا پلات، نویسنده آمریکایی، نامه‌نویس قهاری بود و از ۱۱ سالگی یادداشت‌های روزانه‌ای همراه با جزییات می‌نوشت، اما تد هیوز، همسرش پس از مرگ او اعلام کرد که یادداشت‌های او گم شده‌اند؛ به ویژه آخرین دفتر یادداشت‌های روزانه‌اش، که تد هیوز گفت آن را به خاطر حفاظت از فرزندانش فریدا و نیکولاس از بین برده است.
سیلویا پلات این نامه‌ها را به دکتر روت بارن هاوس -الگوی دکتر نولان در رمان زندگی‌نامه‌ای پلات به نام «حباب شیشه‌» که نویسنده را پس از نخستین تلاشش برای خودکشی در سال ۱۹۵۳ درمان می‌کند- نوشته است. به نظر می‌رسد که این نامه‌ها از معدود مدارکی است که از ماه‌های آخر زندگی پلات به جا مانده است. در این ماه‌ها، پلات برخی از مشهورترین شعرهایش را سروده است، مجموعه اشعار «غزال» از آن جمله است.
در مجموع ۹ نامه بعد از جدایی پلات از همسرش در جولای ۱۹۶۲، به دلیل خیانت تد هیوز و رابطه‌اش با همسایه‌شان آسیا وویل نوشته شده است. این نامه‌ها بخشی از آرشیوی است که محقق فمینیست «هریت روزنشتاین» هفت سال پس از مرگ شاعر جمع کرد تا بر اساس آن زندگی‌نامه‌ای بنویسد که هرگز به پایان نرسید. در این مجموعه همچنین پرونده پزشکی او از ۱۹۵۴، نامه‌های پلات به دوستانش و مصاحبه‌هایش با بارن هاوس درباره روند درمانش وجود دارد. این مجموعه‌، بعد از اینکه یک فروشنده کتاب‌‌های عتیقه آن را به بهای ۸۷۵ هزار دلار به فروش گذاشت، مورد توجه قرار گرفت.
درمان پلات به وسیله بارن هاوس زمانی که شاعر به انگلستان مهاجرت کرد متوقف شد، اما آن دو دوستی خود را حفظ کردند؛ موضوعی که به دلیل اثرگذاری آنها بر هم، مدت‌ها محل علاقه پژوهشگران بود. مکاتبات آنها نشان می‌دهد که صمیمیتی گرم و آشکار همراه با شوخ طبعی میان آنها وجود داشته است.
اما نامه‌های جدید در عین اینکه رنج پلات را از خیانت هیوز روشن می‌کند، پاراگراف‌هایی هم درباره خشونت جسمی هیوز با او دارد که درست چند روز قبل از سقط فرزندشان در سال ۱۹۶۱ اتفاق افتاده است. این‌ نامه‌‌ها در سپتامبر ۱۹۶۲ همان ماهی که آنها از هم جدا شدند، نوشته شده‌ا‌ند. چندین شعر پلات هم به سقط جنین او اشاره می‌کند.



میزان و درجه بیگانگی آنها در این دوران در نامه‌ای دیگر به تاریخ ۲۱ اکتبر ۱۹۶۲ نمایان است که در آن پلات به بارن هاوس می‌گوید که هیوز مستقیم به او گفته که آرزوی مرگش را دارد. با آنکه پلات سابقه افسردگی داشته و چندین بار تلاش کرده بود خود را بکشد، درباره مشکلات روانی‌اش تا مدتی پس از ازدواج چیزی به هیوز نگفته بود.
هیوز سیلویا پلات را در دوران دانشجویی در دانشگاه کمبریج در سال ۱۹۵۶ دید. هیوز شاعر شناخته شده‌ای بود و پلات روز ۲۵ فوریه همان سال برای دیدن او به یک مهمانی رفته بود. در عرض چهار ماه، با هم ازدواج کردند و رابطه‌ای خلاقانه و پرشور را آغاز کردند که منجر به خلق مجموعه موفق «شاهین در باران» برای هیوز و رمان شبه زندگی‌نامه‌ای «حباب شیشه‌» برای پلات شد.
رابطه آنها بسیار مورد توجه و تحسین عموم بود، به خاطر اینکه آنها آن را تبدیل به فرصتی برای خلاقیت ادبی خود کرده بودند. در اکتبر ۱۹۶۲، پلات اغلب شعرهای مجموعه «آریل» را که در ۱۹۶۵ منتشر شد، نوشته بود. او در این شعرها اشاراتی دارد که محققان آن‌ها را به عنوان اشاراتی به هیوز می‌شناسند. مثلا ابیاتی از شعر پدر: «طرحی از تو ساختم/مردی در لباسی سیاه با چهره گشتاپویی/ مردی عاشق شکنجه دادن و شهوت راندن/ و با خود گفتم حالا درست شد
در همین زمان پلات برای مادرش نوشت: «من در حال سرودن بهترین شعرهای عمرم هستم. این شعرها مرا مشهور خواهند کرد.»
چند دهه بعد، هیوز در مجموعه‌اش به نام «نامه‌های تولد»، درباره اوقاتش با پلات و دوران پس از مرگش، رابطه‌شان را توفانی خوانده است. این مجموعه که در ۱۹۸۰ منتشر شده به منتقدان فمینیستی که در دهه ۷۰، در برابر هیوز قرار داشتند می‌تازد. در آن زمان، او را «قاتل پلات» می‌خواندند. حتی فمینیست آمریکایی رابین مورگان، شعر تفهیم اتهام خود را با این بیت شروع می‌کند: «من تد هیوز را متهم می‌کنم.» پلات در قبری مدفون شده که بر آن به اصرار تد هیوز نوشته شده بود «سیلویا پلات هیوز»؛ اما نام او را بارها افراد ناشناسی از قبر پاک کرده‌اند.
در شعرش به نام «زوزه گرگ‌ها» که در ۱۹۹۸ منتشر شده، هیوز یکی از پاسخ‌های بارن هاوس به پلات را که مربوط به سپتامبر ۱۹۶۲ است، در شعر کوتاهی نقل می‌کند: «و از طرف تحلیلگر تو: او را از تخت‌خوابت بیرون کن. بیش از هر چیز او را از تخت‌خوابت بیرون کن
در سال ۲۰۱۰، آخرین گفته‌های هیوز درباره این رابطه پر مشکل، در قالب شعرش به نام «آخرین نامه» منتشر شد که در آن آنچه را که در سه روز آخر عمر پلات گذشته، توصیف می‌کند.
پژوهشگران نامه‌ها و آرشیو مربوط به پلات را منبع اطلاعات جدید درباره پلات می‌دانند. مجموعه نامه‌های پلات به زودی از سوی انتشارات فابر، منتشر خواهد شد. پتر استینبرگ همکار سرپرست این مجموعه می‌گوید: «این مجموعه، مجموعه‌ای فوق‌العاده است از منبعی که تاکنون در دسترس نبوده است
او این نامه‌های جدید را «وسوسه انگیز» توصیف می‌کند و اضافه می‌کند که انتظار دارد این نامه‌ها جزییاتی را که در غیاب یادداشت‌های روزانه پلات ناشناخته مانده، روشن کند. او ابراز امیدواری کرده که نامه‌های تازه یافته شده در جلد دوم این مجموعه منتشر شود. استینبرگ با اشاره به شعرهای شورانگیزی که پلات در اکتبر ۱۹۶۲ نوشته، مثل کارآگاه، شعرهای زنبور و آریل می‌گوید: «احتمالا پلات با نامه نوشتن به دکتر بارن هاوس به آرامش دست می‌یافته و در انجام این کار، به آن آزادی دست یافته که آن اشعار فوق‌العاده و ماندگار آخر را بسراید
اندرو ویلسون، نویسنده کتاب «آواز عاشقانه دختر دیوانه» که کتابی درباره زندگی پلات پیش از ملاقات تدهیوز است، می‌گوید که مصاحبه‌هایی که با بارن هاوس انجام شده منابع پر ارزشی برای رسیدن به ریشه‌های مبارزه پلات با افسردگی و قطعه گم شده زندگی‌نامه شخصی و ادبی او هستند: «این نامه‌ها گویی می‌توانند خلاء دانش ما را درباره او پر کنند و نوری تازه بر ازدواج آشفته و پر مساله پلات و هیوز بیندازند
این آرشیو، نخستین بار وقتی مورد توجه پژوهشگران درباره پلات قرار گرفت که یک فروشنده کتاب‌های عتیقه از جانب روزنشتاین، آگهی فروش آنها را در اینترنت منتشر کرد.
با این حال ممکن است این نامه‌ها تا مدتی منتشر نشوند.کالج اسمیت، کالجی که پلات در آن تحصیل کرده، ۱۲ مارس دعوایی در دادگاه مطرح کرده مبنی بر اینکه این آرشیو بخشی از دارایی‌های روزنشتاین است که پس از مرگش به این کالج داده شده است.
روزنشتاین قبلا گفته بود که این نامه‌ها را بارن هاوس، ۴۷ سال قبل به او داده است. تا زمانی که تکلیف این پرونده در دادگاه معلوم شود، این نامه‌ها منتشر نخواهد شد.
برگرفته از سایت زمانه
۲۳ فروردین ۱۳۹۶

پلات در قبری مدفون شده که بر آن به اصرار تد هیوز نوشته شده بود «سیلویا پلات هیوز»؛ اما نام هیوز را بارها افراد ناشناسی از قبر پاک کرده‌اند.

*سیلویا پلات 
  Sylvia Plathزاده ۲۷ اکتبر ۱۹۳۲ - درگذشته ۱۱ فوریه ۱۹۶۳، شاعر، رمان‌نویس، نویسندهٔ داستان‌های کوتاه، و مقاله‌نویس مشهور آمریکایی است. وی بیشتر شهرت خویش را وام‌دار اشعارش است. علاوه بر اشعار، کتاب "حباب شیشه" اثری شبه زندگینامه‌ای است که بر مبنای حیات خودش و کشمکش‌هایش با بیماری افسردگی، نوشته شده نیز کتابی مشهور است. پلات در دهۀ پنجاه با استفاده از یک بورس تحصیلی به انگلیس رفت و در دانشگاه کمبریج مشغول تحصیل شد. او در همین دانشگاه با تد هیوز شاعر معروف انگلیسی آشنا شد و با هم ازدواج کردند و صاحب دو فرزند شدند. سیلویا برای مدت های طولانی از افسردگی رنج می برد و سرانجام پس از جدائی از هیوز در سال 1963 با گاز خودکشی کرد.
از سیلویا پلات پنج مجموعۀ شعر به نام های بچه غول، کلوسوس و اشعار دیگر، غزال، گذر از آب و درختان زمستانی باقی مانده است. رمان حباب شیشه نیز که بار نخست با نام مستعار ویکتوریا لوکاس در ژانویه 1963 منتشر شد حاوی یادداشت های روزانه اوست.سیلویا پلات از یازده سالگی تا هنگام مرگش به نوشتن یادداشت‌های روزانه‌اش ادامه داد. مجموعه‌ای از گزیدهٔ یادداشت‌های او که یادداشت‌های سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۲ را در بر می‌گیرد با مقدمه‌ای از تد هیوز و ویراستاری فرانسیس مک‌کالو ۱۹۸۲ به چاپ رسید. البته تد هیوز آخرین یادداشت‌های او را که مرحلهٔ آخر  زندگی او را بازگو می‌کردند از بین برده است. او علت این کار را حمایت از فرزندانش عنوان کرده است.



تد هیوز در مقدمه می نویسد: "این زندگینامه بسیار کامل، پیچیده و دقیق است. اینجاست که او می‌کوشد با خودش روراست باشد. در برابر صورت سازی از خود مقاومت می‌کند. سیلویا پلاتی که در اینجا می‌بینیم نزدیکترین فرد به چهرهٔ واقعی او در زندگی روزمره‌اش است. آنچه در دست دارید همچون زندگی نامه‌های معمولی فقط شرح زندگی نویسنده نیست. بلکه سرچشمه و منشأ غالب آثار اوست. برای نویسنده‌ای که کارش تا این حد بر جزئیات و ظرایف زندگینامه اش متمرکز است، روابط اهمیتی ویژه دارد. دفتر حاضر چیزی ارائه می‌دهد که از هر زندگینامهٔ خودنوشت مهم‌تر است. از میان این صفحات و عبارات دلنشین صدایی به گوش می‌رسد که مانند اشعار سیلویا پلات صادق و بی نظیر است."






ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره پنجاه و پنجم






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر